یه رفیق پیدا کردم ...

                                      

 حدود یکسال عکس شهیدان محمد جهان آرا و سپهبد علی صیاد شیرازی و حاج حسین خرازی رو رو دیوار اتاقم میزدن بدون اینکه بشناسمشون فقط اسم شهید صیاد رو چندباری از تلوزیون شنیده بودم تا این که با راهیان نور همراه شدم ، تو طلائیه حس کردم یکی پا به پا باهامه و هوام رو مثل یه رفیق داره ، تو طلائیه وقتی اسم عملیات خیبر و حاج حسین خرازی رو شنیدم ناخود آگاه گریم گرفت و یه جوری شدم ، تو شلمچه تو تاریکی شب دیدم که اتوبوسمون رفت و من جا موندم یه لحظه خشکم زد نمیدونستم بخندم یا گریه کنم همونجا نشستم سجده کردم و خاک خوش عطر شلمچه رو بوسیدم بعد بلند شدم  و آروم گفتم رفیق این رسمش نبود ، مهمون دعوت میکنی و حالشو میگیری! حاج حسین تو طلائیه دلم رو بردی و دست رفاقت بهم دادی حالا هم من کاری ندارم خودت باید یه کاری بکنی، هنوز حرفام تموم نشده دیدم اتوبوس شماره 8 خودمون جلومه ، خلاصه سوار شدم 2-3 کیلومتر جلوتر اتوبوسی که باهاش اومده بودم کنار جاده وایستاده بود انگار برا من واستاده بود چون تا سوار شدم حرکت کرد.

                 

از همونجا با اون کار حاج حسین شدم دربست نوکر شهدا

یه رفیق با مرام و با معرفت به اسم شهید حاج حسین خرازی پیدا کردم که واقعا باهاش حال میکنم ، هرچی بیشتر درموردش تحقیق میکنم و میشناسمش بیشتر باهاش صفا میکنم ، حاج حسین تو همه عکساش یه لبخند دلاورانه رو لبهاش داره که واقعا به آدم انرژی میده.

اگه تا الان رفیق پیدا نکردین بهتون توصیه میکنم حتما هرچه سریعتر حداقل با یه شهید رفیق بشین

شهدا ما رو دوست دارن و همیشه باهامون هستن این مایم که ازشون دوری میکنیم

من این رو تجربه کردم که شهید دست رفاقت و دوستی هیچ کسی رو رد نمیکنه



خدا می داند اگر پیام شهدا و حماسه های انها را به پشت جبهه منتقل نکنیم گنه کاریم . . .

نظرات شما عزیزان:

گمنام
ساعت9:31---16 فروردين 1391
دوستیتون رو بهت تبریک میگم

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:


برچسب‌ها:

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 12 فروردين 1391برچسب:, توسط نوکرشهدا