|
می خواست برگرده جبهه بهش گفتم: پسرم! تو به اندازه ی سنّت خدمت کردی بذار اونایی برن جبهه که نرفته اند
چیزی نگفت و ساکت یه گوشه نشست…
وقت نماز که شد ، جانمازم رو انداختم که نماز بخونم دیدم اومد و جانمازم رو جمع کرد...
خواستم بهش اعتراض کنم که گفت: این همه بی نماز هست! اجازه بدید کمی هم بی نمازا ، نماز بخونند
دیگه حرفی برا گفتن نداشتم خیلی زیبا ، بجا و سنجیده جواب حرف بی منطقی من رو داد.
خدا می داند اگر پیام شهدا و حماسه های انها را به پشت جبهه منتقل نکنیم گنه کاریم . . .
نظرات شما عزیزان:
عاشق کربلا 

ساعت17:44---18 مهر 1391
ممنون از پست زیباتون
پلاک 

ساعت10:04---11 مهر 1391
واقعا پست جالبی بود .ممنون .
لطفا بازم از این مطالب برامون بگذارید.
یاعلی.
لطفا بازم از این مطالب برامون بگذارید.
یاعلی.
برچسبها: