جامانده

بازم جا موندیم... از شهدا... از کاروان عشاق شهدا...

امشب بیست و دوم خردادماه نود و یک .مجری اخبار ساعت9:30 :  
"کاروانهای راهیان نور از سراسر کشور وارد مناطق عملیاتی غرب در استان کردستان شدند..."
تموم فکر و ذهن و هوش و حواسم رفت طرف تلویزیون. حس کردم یه چیزی تو دلم فروریخت یه چیزی یه حسی که خیلی وقته دلم واسش تنگ شده ، جسمم پای تلویزیون بود اما قلب و روحم با "برگزیده هایی" بود که داشتن از تپه ها بالا میرفتن و توی سنگرها سرک میکشیدن. دلم با موج چادر مشکی دختراش تکون میخورد و مث چپیه ای که دور گردنشون بود به تک تک جاهایی که دوربین نشون میداد گره میخورد....
گزارشگر: شما از کدوم استان اومدین؟
پسر16-17 ساله: استان اصفهان
گزارشگر: از اینجا اومدن چه درسی گرفتین؟
پسر: درس رشادت و آزادگی ...  
---
گزارشگر: از اینکه اینجایین چه حسی دارین؟
خانومی در حالیکه رو صندلی اتوبوس می نشست: احساس میکنم رو بال ملائک قدم میذارم...
 
چقدر اتوبوسشون شبیه اتوبوس ما بود با همون رنگ نارنجی قشنگش. احساس کردم جاموندم. راست میگفت، واس همینه که آدم اونجا احساس آرامش میکنه نه یه آرامش ظاهری و تصنعی، آرامش عمیق قلبی.
میگن اسم قلب رو واسه این قلب گذاشتن چون هرلحظه ممکنه اوضاعش تغییرکنه. یه لحظه خوبه دو دقیقه بعد میبینی به هم ریخت و کلاً از این رو به اون رو شد... این واسه هرکسی ممکنه پیش بیاد اما خیلی از بچه ها از جمله خودم تو اون یک هفته ای که رفتیم زیارت قلب هامون فقط یک رو داشت...
کاش دوباره قسمت میشد...
 خوش به حالشون. الان می فهمم "دعوت" شدن یعنی چی؟ "کاروان راهیان" یعنی چی...
کاش میشد....
التماس دعا

پی نوشت: امروز24م تیر سالگرد شهدای مسجد جامع زاهدانه،از فاصله دور یا نزدیک برای شادی روحشون صلوات..



خدا می داند اگر پیام شهدا و حماسه های انها را به پشت جبهه منتقل نکنیم گنه کاریم . . .

نظرات شما عزیزان:

مهديه
ساعت10:02---28 تير 1391
سلام متن شما منو به ياد اون روزهاي انداخت كه خودم منتظر رفتن به مناطق جنگي بودم نمي دونستم چطوري بايد برم اونجا تا اينكه از طريق بسيج دانشگاه رفتيم واقعا رفتن به مناطق جنگي يه حس خوب و سبكي بهت ميده بخصوص شلمچه اميدوارم تمام عزيزاني كه دوست دارن برن به سرزمين نور هر چه زودتر راهي اين مناطق زيبا بشن به اميد دعوت دوباره

عاشق کربلا
ساعت17:53---27 تير 1391
باورم میگوید جامندن هم زیباست...
آخه شبی که از زیارت کربلا جاموندم خیلی دلم گرفت و میتونم بگم تا حالا اونجوری به عشق کربلا دلم نشکسته بود، اون شب یکی از دوستان گفت شایدم این اتفاق مقدمه وصل شدن سیمی باشه که قلبت رو به بین الحرمین گره میده؛ نمیدونم شایدم میخواست من رو دلداری بده. ولی باور کنید که خدا و شهدا خریدار دل های شکسته هستند
پس منتظر باشید...


جامانده
ساعت11:03---27 تير 1391
با اونا نبودیم اما لحظه به لحظه دلمون باهاشون بود .

کاش دیگه از این بدقولی ها پیش نیاد و اگه حرفی می زنن تا آخر پاش باشن .

مرسی دوست عزیزم از پستت
پاسخ:سلام دوست عزیز. دقیقاً اون لحظه ای که تصاویر پخش میشد همین حس رو داشتم. ایشالله. ممنون


دوست
ساعت9:46---26 تير 1391
سلام.میدونم برای رسیدن به آرزوهایت رنجهای بسیاری کشید ه ای واین روباور دارم پاداش تلاش خود راخواهی دید.

مطمئن باش دراوج ناامیدی درهای رحمت خداوند به طرفت باز خواهدشد.......

ایشالا شهدأدوباره دعوتت میکنن.
پاسخ:خیلی خیلی ممنون.امیدوارم همینطور بشه..


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:


برچسب‌ها:

نوشته شده در تاريخ شنبه 24 تير 1391برچسب:, توسط سیب