|
بسم الله الرحمن الرحیم
خدایا چه نظر لطف و مرحمتی به این بیابان های خشک افکندی که انسان با پای خود و با اراده و میل خود به سوی آتش ، و روحش به سان پرنده ای که آرزوی گریختن از قفس دارد ، در تب و تاب پریدن و رها شدن از بدن است .
و خون می رود . بدون هیچ هراسی ، و روحش به سان پرنده ای که آرزوی گریختن از قفس دارد ، در تب و تاب پریدن و رها شدن از بدن است .
خدایا ! به چه بهایی خریدار جان های سعادتمند شده ای که این همه مشتری جان هاشان را بر سر دست نهاده و برای عرضه به پیشگاه تو آورده اند ؟
خدایا ! دوستی با تو چه طعم شیرینی دارد که هرکس آن را چشید ، دیگر رهایش نکرد و همه جا به دنبالت کشیده شد؟
به درستی که شهدا کسانی بودند که سعادت را در شهادت دیدند و از آرزوها شان این بود که به جای یک بار شهید شدن ، چند بار این سعادت نصیب شان گردد و همین موضوع تنها خواسته شان نزد خداوند می باشد همان طور که در حدیثی از پیامبر اکرم «ص» - به نقل از ابن مسعود می خوانیم : « خداوند رابه ارواح شهیدان احد خطاب کرد و از آن ها پرسید : چه آرزویی دارید ؟ آن ها گفتند : پروردگارا ! ما بالاتر از این چه آرزویی می توانیم داشته باشیم ، که غرق نعمت های جاویدان تو هستیم ، و در سایة عرش تو مسکن داریم ، تنها تقاضای ما این است که بار دیگر به جهان برگردیم و مجدداً در راه تو شهید شویم . خداوند فرمود : فرمان تخلف ناپذیر من این است که کسی دوباره به دنیا باز نگردد.»
(تفسیر نمونه ،ج 3،ص 196)
خدا می داند اگر پیام شهدا و حماسه های انها را به پشت جبهه منتقل نکنیم گنه کاریم . . .
نظرات شما عزیزان:


ای کاش ما نیز نسیبمان شود، به یک بارش هم راضی هستیم

قفسی تنگ و پر از تنهایی
و چه خوب است لحظه غفلت آن زندان بان
بعد از آن هم پرواز..

ممنون
برچسبها: