ابن ابى عمير از صادق آل محمد صلوات الله عليهم اجمعين روايت مى‏كند كه حضرت فرمود: «تقول فى العشر الاواخر من شهر رمضان كل ليلة: «اعوذ بجلال وجهك الكريم ان ينقضى عنى شهر رمضان او يطلع الفجر من ليلتى هذه و لك قبلى تبعة او ذنب تعذبنى عليه يا رحمن يا رحيم‏» در دهه آخر از ماه مبارك رمضان هر شب مى‏گويى، پناه مى‏آورم به جلال و جمال كريمت، از اينكه سپرى شود ماه رمضان از من، يا صبح امشبم بدمد، در حالى كه تراست از ناحيه من گناهى يا بدى و دينى كه عذابم كنى بر آن، اى رحمان و رحيم. اين دعا در كتاب شريف من لا يحضره الفقيه و مفاتيح الجنان، قسمت اعمال شبهاى دهه آخر ماه رمضان، آمده است.

روزه، درمان بيماريهاى روح و جسم صفحه 228

سيد حسين موسوى راد لاهيجى



تاريخ : پنج شنبه 19 مرداد 1391برچسب:, | 20:2 | نویسنده : همسفر |

ترا قدر اگر کس نداند چه غم   شب قدر را می‌ندانند هم
چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی   آن شب قدر که این تازه براتم دادند
آن شب قدری که گویند اهل خلوت امشب است   یا رب این تاثیر دولت در کدامین کوکب است
شب قدری چنین عزیز و شریف   با تو تا روز خفتنم هوس است
در شب قدر ار صبوحی کرده‌ام عیبم مکن   سرخوش آمد یار و جامی بر کنار طاق بود

التماس دعا



تاريخ : سه شنبه 17 مرداد 1391برچسب:, | 19:13 | نویسنده : کمیل |

 

باورنکنید!!!!!!!!!!!!!!!!!!

سحرگاهان به قصد روزه داری// شدم بیدار از خواب و خماری

برایم سفره ای الوان گشودند// به آن هر لحظه چیزی را فزودند

برنج و مرغ و سوپ وآش رشته// سُس و استیک با نان برشته

خلاصه لقمه ای از هرچه دیدم// کمی از این کمی از آن چشیدم

پس از آن ماست را کردم سرازیر// درون معده ام با اندکی سیر

وختم حمله ام با یک دو آروغ// بشد اعلام بعداز خوردن دوغ

سپس یک چای دبش قند پهلو// به من دادند با یک دانه لیمو

خلاصه روزه را آغاز کردم// برای اهل خانه ناز کردم

برای اینکه یابم صبر و طاقت// نمود م صبح تا شب استراحت

دوپرس ِ کلّه پاچه با دو کوکا// کمی یخدر بهشت یک خورده حلوا

به افطاری برایم شد فراهم// زدم تو رگ کمی از زولبیا هم

وسی روزی به این منوال طی شد// نفهمیدم که کی آمد و کی شد

به زحمت صبح خود را شام کردم// به خود سازی ولی اقدام کردم

به شعبان من به وزن شصت بودم// به ماه روزه ده کیلو فزودم

اگرچه رد شدم در این عبادت// به خود سازی ولیکن کردم عادت

خدایا ای خدای مهر و ناهید// بده توش و توانی را به« جاوید»

که گیرد سالیان سال روزه// اگرچه او شود از دم رفوزه

لبخندبرچهره ی دوستان چه زیباست. التماس دعا.

 



تاريخ : پنج شنبه 29 تير 1391برچسب:, | 11:56 | نویسنده : کمیل |

 

چه انتظار عجیبی

تو بین منتظران هم

عزیز من چه غریبی

عجیب تر که چه آسان ندیدنت شده عادت

چه بیخیال نشستیم

نه کوشش نه وفایی

فقط نشسته و گفتیم: خدا کند که بیایی....

 

 اللهم عجل لوليک الفرج

 

                                                         



تاريخ : چهار شنبه 14 تير 1391برچسب:, | 17:11 | نویسنده : پلاک |

اون روز به همه ی مساجدی که اعتکاف برگزار می کردن سر زدیم اما همه جا پر شده ، دیگه واقعا نا امید شده بودیم و ... یه هو یاد یکی از دوستام افتادم سریع براش زنگ زدم اما هیچ امیدی نداشتم .... خیلی راحت گفت: میتونید بیاید اسم بنویسید ، باورم نمیشد ، چند بار ازش پرسید ، حتی بعد از قطع کردن گوشی دوباره براش زنگ زدم و گفتم مطمئنی ؟؟؟ از حال و هوام خندش گرفته بود ...

 

 

 



ادامه مطلب
تاريخ : شنبه 27 خرداد 1391برچسب:, | 15:2 | نویسنده : پلاک |

این عنوان رو انتخاب کردم چون به محض اینکه روم رو بالا کردم چشمم به نوشته ی روی ستون افتاد

آره امسال برای اولین بار این توفیق رو پیدا کردم. اما هنوز نمیدونم به برکت کدامین وجود و کدامین عمل؛ به هر حال خدا را شکر میکنم

راستش بهونه که باعث شد اینجا بیام و این مطالب رو بنویسم چهره هایی بود که اسفند90 در فتح المبین ، فکه و... دیدم

آره چهره های آشنایی که با کاروان ما بودن، به قول دوستان چهره هایی که تا وقتی اونا رو میدیدیم خیالمون راحت بود که کاروان س و ب هنوز منطقه رو ترک نکرده و هنوز وقت داریم، اما افسوس که همه اون وقتا تموم شد...

میخوام از اینجا بهتون بگم، اینجایی که وقتی نیمه شبا دور هم جمع میشیم از خاطرات راهیان میگیم، اینجایی که حال و هوای معنویش شبیه راهیانه، اینجایی که بچه ها تو مناجات سحریشون از خدا برات کربلا رو میخوان ، اینجایی که...

دیروز ظهر بود که از بلندگوهای اینجا همین آهنگ زمینه وبلاگ داشت پخش میشد و منو به یاد بچه های اتوبوس هشت انداخت، با خودم گفتم:

ای خدا یعنی میشه روزی برسه که دوباره اون چهره های آشنا رو دور هم ببینیم، همینجور که دوباره چهره های همسفرامون یا بهتر بگم بچه های کاروان رو دوباره دیدیم ، یعنی میشه اونجا بین الحرمین باشه...

راستی شنیدم یا بهتر بگم خوندم که یکی از بچه ها بعداز سفر راهیان برات کربلا رو گرفته، شاید اگر نگاه دوم چند روز دیگه ثبت شده بود بهمون خبر میداد که بعضی از همسفران هم برای اولین بار معتکف شدند...

اولین سفر===>>> اولین اعتکاف

شاید هم تو نگاه سوم...

 

(91/3/17 ساعت 11:17 مسجد قائم-دانشگاه س و ب)



تاريخ : چهار شنبه 17 خرداد 1391برچسب:, | 10:35 | نویسنده : عاشق کربلا |

ما را در آسمان تولا رها کنید

در راه عشق آل پیمبر فدا کنید

کوری چشم دشمن مولای آفتاب

ما را نوکر امام هادی صدا کنید


توهین زشت شاهین نجسی(نجفی) به ائمه اطهار در آلبوم جدیدش به نام "نقی" با پاسخ قاطع همه دوستداران اهل بیت(ع) روبه رو شد و حکم ارتداد وی توسط مراجع تقلید صادر گردید.

هادی نت پاتوق اینترنتی محبان اهل بیت علیهم السلام:http://hadinet.ir

جلسه شب میلاد حضرت زهــــرای اطهر سلام الله علیها.22/2/1391-حاج عبدالرضــــــــاهلالی شادی دل نازنین امام علی النقی صلوات الله علیه و نابودی دشمنان آل الله علیهم السلام صلوات... 


پاسخ زیبای یک خواننده پاپ به بی حرمتی شاهین نجسی به مقدسات


 

و اما کوبنده ترین جواب تا حال حاضر به ملعون ترین و کثیف ترین موجود شاهین نجسی لعنت الله علیه... حتماً حتماً ببینید...

برا دیدنش اینجا را کلیک کنید



تاريخ : جمعه 5 خرداد 1391برچسب:, | 15:48 | نویسنده : عاشق کربلا |

با درود به روان پاک شهدای آزادسازی خرمشهر وطلب سلامت وسعادت برای منتظران پیوستن به دوستان سبقت گرفته در رسیدن به قرب یار



تاريخ : سه شنبه 2 خرداد 1391برچسب:, | 18:10 | نویسنده : کمیل |

... و این سان دوباره برگشتیم و تحقق یافت آنچه عهد و پیمان بستیم .     

 اشك از دیدگان همه جاری است، غم درچهره‌ها موج می‌زند، دیگر مردم مجبور بودند شهر را ترك كنند، كودكان بهانه پدر را می‌گیرند و مادران قرآن به دست به دنبال بدرقه فرزندان غیورشان شهر را ترك می‌كنند.

ماندن جایز نیست و این تنها باری است كه مجبور به عقب نشینی بودیم و آن هم به خاطر این كه ناموسمان به خطر نیافتد.

‪۴۰روز مقاومت ودر پی آن به شهادت رسیدن شمار زیادی از مردم بی‌دفاع در زیر شدیدترین حملات دشمن سرانجام در روز چهارم آبان‌ماه سال‪۵۹مجبور به عقب نشینی شدیم، شهر با همه‌ی امیدهایش به تصرف ناپاكان درآمد.

شهرغارت شد، چاه‌ها خشكید، سبزه‌ها سوزانده و نخل‌ها سر بریده شدند.

آری خونین شهر! این را بدان، "محمدجهان آرا"، بزرگ مرد تاریخ جنگ این فرمانده سرافراز اسلام قبل از این كه ...



ادامه مطلب
تاريخ : سه شنبه 2 خرداد 1391برچسب:, | 16:19 | نویسنده : عاشق کربلا |

از ذکرعلی مدد گرفتم / آن چیزکه میشود گرفتم

در بوته های آزمایش عشق / از نمره بیست، صد گرفتم



تاريخ : شنبه 23 ارديبهشت 1391برچسب:, | 23:25 | نویسنده : کمیل |

عاشقانه ترین غزل

مادر،

تو کتاب نامکتوب مرارت هایی، تو دیوان محبت هایی، تو ناب ترین واژه شعر خلوصی؛ تو بلندترین داستانِ حماسیِ ایثاری. ای قصیده بلند عشق؛

ای عاشقانه ترین غزل؛ ای مثنوی رنج ها؛ تو بیت الغزل از خودگذشتگی هستی؛ تو قافیه احساس قلب منی؛ تو منظومه بلند فضیلت هایی ، تو بهترین بیت رباعی محبتی.
مادر،

شعر وجود تو را، واژه واژه می نوشم و رعناترین غزال غزل هایم را به سویت روانه می کنم.

دو بیتی های احساسم را همراه با شادمانه ترین ترانه فصل های زندگی ام، نثار دل بهاری ات می کنم. ای بهترین شعر زندگی،روزت مبارک باد.



تاريخ : چهار شنبه 20 ارديبهشت 1391برچسب:, | 18:43 | نویسنده : کمیل |
صفحه قبل 1 2 صفحه بعد